بعد هم بدون اینکه به اهداف خود از این جنگ اشاره کند، خود را پیروز این جنگ نامید و ادعا کرد که زیرساختهای حماس را نابود کرده و دیگر حماس توان حمله ندارد. اما تلآویو در این جنگ مانند همیشه علاوه بر بمب و موشک از ماشین جنگی دیگری هم بهره گرفت که همان ماشین جنگ تبلیغاتی این رژیم است.این ماشین تبلیغاتی با کمک رسانههای غربی به کار خود ادامه میدهد اما این بار ابعاد فاجعه اقدام نظامی اسرائیل آن قدر گسترده بود که این ماشین جنگی موفقیت چندان زیادی به دست نیاورد. با این حال تبلیغات رسانهای اسرائیل همچنان ادامه دارد.
همانند درگیریهای گذشته در خاورمیانه، امروز گزارشهای خبری رسانهها و تحلیلهای سیاسی در آمریکا نیز بهطور کاملا محسوسی در راستای اهداف اسرائیل در جنگ فعالیت میکنند. این مسئله خود یکی از عناصر مهم در پیشبرد جنگ اخیر اسرائیل و همچنین طولانی کردن جنگ – بدون کاهش حمایتهای آمریکا - محسوب میشود. آنان به اهمیت تبلیغات در جنگ واقف بوده و در این شرایط، آمریکا نیز به همان اندازه که اسرائیل در این جنگ شدید و نا برابر حضور دارد، سهیم است.
اما ماشین جنگ تبلیغاتی اسرائیل چگونه عمل میکند. این ماشین تبلیغاتی موارد زیر را در صدر کار خود دارد:
1- مشخص کردن شرایط مذاکرات و القای این مطلب که شما برنده این مذاکرات هستید: رژیم صهیونیستی در همین راستا به تحرکاتی دست زد و بهنظر میرسد که این مسئله با تهیه و ارائه گزارشهایی درخصوص لزوم جنگ آغاز شد. برای مثال، آنها با تکرار این ادعا که نقطه آغاز درگیری 19 دسامبر یعنی پایان یک طرفه آتش بس6 ماهه از جانب حماس بود، بر مقصر دانستن حماس در شعلهور شدن آتش جنگ پافشاری میکنند.
در این اقدام رژیم صهیونیستی به خشونتهای اخیر خود در ماه نوامبر و عدمپایبندی به تعهداتش در آتشبس و گشودن مرزهای غزه کاملا سرپوش گذاشته است؛ جریانی که بهنظر میرسد از مدتها قبل آغاز شده و پس از عقب نشینی در سال 2005 نیز ادامه پیدا کرده است. آنها میدانند که اغلب آمریکاییها درگیریها را بهطور نزدیک دنبال نمیکنند و تمایل به باور کردن جریانی دارند که در حال وقوع است. تاکتیک آنها بر مبنای تعریف انحصاری و تکرار موفقیتها (هرچند واهی) استوار شده است.
2- توجیه کلیشهای عملکرد اسرائیل در جنگ با فلسطینیان: در انعکاس درگیریهای بین رژیم صهیونیستی و مردم فلسطین، همواره از فرهنگ اسرائیل بهعنوان یک رویکرد مثبت نام برده شد درحالیکه چهرهای که از فلسطینان برای نسلهای فعلی و آینده ترسیم میشود، کاملا خصمانه و منفی است. در اینجا مبلغهای اسرائیلی از امتیازات زیادی برخوردار هستند که به راحتی آنها را به کار گرفته و در جهت القای اندیشه خود استفاده میکنند. آنها همچنین مشکلاتی که فلسطینیها برای مردم اسرائیل ایجاد کردهاند را تکرار میکنند. رسانهها دائما به پوشش خبری این مسئله میپردازند که چطور این درگیریها آغاز شده و این مشکلات چه تاثیری روی مردم اسرائیل داشته است.
همانطور که گولدا مایر، رهبر سیاسی اسرائیل و چهارمین نخستوزیر این رژیم ازسال 1969-1974 در اظهارنظری کاملا مغرضانه و در عین حال عوام فریبانه بیان کرده بود: ما عربها را به خاطر کشتن فرزندانمان میبخشیم اما هرگز آنان را بهدلیل اینکه ما را مجبور به کشتن فرزندانشان کردند، نمیبخشیم. بنابراین تعجبآور نیست که با وجود کشتار مردم فلسطین، رسانهها در تلاش هستند که با به تصویر کشاندن معالجات طولانی مدت و نشان دادن چهرههای هراسان مردم اسرائیل، میزان خسارات وارد آمده به هردو طرف را متعادل عنوان کنند. همانند همیشه، زمانیکه رسانهها معالجات مجروحان را گزارش میدهند، اولویت و اهمیت را به پوشش خبری مجروحان اسرائیلی داده و تعداد کمی از مجروحان فلسطینی را نشان میدهند.
3- ادعای اشتباهات طرف مقابل و تکیه بر آن: راهبرد اسرائیل بر استفاده از اشتباهات فلسطینیهاپایهگذاری شده است. اسرائیل از ابتدا روی این مسئله مانور داده است که حماس با فرستادن موشکهایش و ایجاد نوعی رعب و وحشت در میان مردم اسرائیل، آغازگر این جنگ بود ولی واضح است که این جنگ از جانب اسرائیل آغاز شده است. اما در شرایط کنونی آنان از این مسئله بهعنوان یک امتیاز در تبلیغات جنگی خود استفاده
میکنند.
4- « همه جا باش و یک سخن مشابه را بگو؛ مطمئن باشید که دشمنان شما به اندازه ممکن بهصورت نامرئی باقی میمانند.» اسرائیل هر جنگی را با حضور مجریان تلویزیونی و سخنگویان انگلیسی زبان خود (که بسیاری از آنان در غرب متولد شدهاند) آغاز میکند. این مسئله اتفاقی نیست. عملکرد تبلیغاتی آنان که با چندین سخنگو، سخنان همیشگی خود را در سراسر آمریکا منتشر میکنند، یکی از دلایل اصلی پیشبرد کار آنان در زمینه تبلیغاتی است.
درست در همان زمانی که رژیم صهیونیستی به رسانهها اجازه تهیه گزارش در غزه را نمیدهد و تنها به گزارشگران غربی اجازه میدهد که در نزدیکی منطقه جنگی تحت سرپرستی نیروی دفاعی اسرائیل IDF به تهیه گزارشهای خود بپردازند، کنترل اسرائیل بر گزارشگران باعث میشود که خبرنگاران قادر به تهیه گزارشی برابر و عادلانه از این جنگ نباشند. همچنین این مسئله زمینه را برای تحلیل یکجانبه خبرنگاران از اوضاع جنگ فراهمساخت. به این ترتیب گزارش موثقی از ترس و وحشت آشکار در غزه تهیه نشد.
5- عدمواگذاری زمین: از آنجاییکه نیمی از داستان براساس گفتهها و عملکردهای رهبران سیاسی تعیین میشود، دستگاه سیاسی در واشنگتن برای ارائه خدمات مطلوب موردنظر تحت فشار است. بنابراین اعلامیههایی که توسط مجلس آمریکا صادر میشود، در برگیرنده اهداف سخنگوهای اسرائیلی و مفسران سیاسی است. در چنین شرایطی اعلامیه کنگره تنها منعکسکننده نظرات این گروهها خواهد بود.
6- تکذیب، تکذیب، تکذیب: زمانی که وقایع و حقایق آشکار میشود، تناقض فاحشی بین داستانهایی که اسرائیل عنوان کرده و واقعیت موجود نمایان میشود، در این شرایط سناریوی جدیدی شکل میگیرد که با روند فعلی در تضاد است. از سوی دیگر ماشین تبلیغاتی با تمام توان خود اقدام به تکذیب کرده و طوری وانمود میکند که هر سناریوی دیگر و جدیدی دروغ بوده و فاقد اعتبار است. همچنین ماشین تبلیغاتی داستان جدیدی را طرحریزی و ارائه میکند که در آن مقصر بهگونه دیگری معرفی میشود.
در این موج جدید تبلیغاتی، مسئول کشتار مردم بیدفاع فلسطین، همواره شخص دیگری است و به این ترتیب گروهها و یا سازمانهای دیگری غیر از رژیم صهیونیستی بهعنوان عامل کشتار معرفی میشوند و یا گزارشگران اقدام به انتشار تصاویری میکنند که به بیننده طوری القا میکند که عربها به اندازه ما آسیب ندیده و غمگین نیستند.
7-آخرین پناه: زمانیکه همه گزینهها با شکست مواجه میشوند، با تکیه بر مسائل مذهبی، نمونههایی از تحرکات ضدیهودی را ارائه میکنند که انتقادات بسیاری را بهدنبال دارد. این حربه در عین حال که بیصدا عمل میکند و موضعگیریهای تدافعی را نیز بهدنبال دارد، بسیار تحریککننده و خطرناک بوده و ممکن است در سطحی گسترده مورد استفاده قرار گیرد.
هافینگتون پست- 12 ژانویه 2009